بدون عنوان
امشب يه تولد كوچولو داشتيم من و بابا ونورا ،ماماني و داييخوشگذشت بابايي واست يه كيك كوچولو خريده بود كه از همون اول شروع كردي هاپوي روش رو خوردي الهي تولد 100 سالگيت بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس داري هاپوي كيك رو ميخوري قربون اون فوووووت كردنت بشم كه اسباب خندهي ماشده بود آره عزيزم داري ميري تو سه سال بابايي بهت يه تو تو گردني خوشگل هديه داد. منم يه كلبهي بازي ماماني پول و دايي هم يه عروسك بزرگه كه پهلوت نشسته و اگر دستشو بگيري باهات راه مياد كلي امشب سرگرمش شدي ...
نویسنده :
مامان مرمر
23:00