سفر به همدان
تصميم گرفتيم از 7 تا 11 شهريور رو بريم همدان .بابايي گفت خنكه و مي چسبه اما......
نميدونستيم اينقدر خوش ميگذره و خستگيمون در مياد .يه سفر عـــــــــــالي بود عالي.
اما بيشتر از همه به نوراجونم خوش گذشت .
اينقدر خوب بوووود كه حتما دوباره ميريم
در هگمتانه خوشحال از اينكه از دستمون فرار كردي
و اينجا ناراحتي چرا نميزاريم تنهايي بري ...
بازم ميخواي خودت تنها بري
و..........
گنج نامه وتماشاي رود الوند
فداي اون تماشا كردنت
وااااي خداياي من اينجا از دستت مرديم از خنده
پشمك و فرفره تو دستات ميدودي كه دستمون بهت نرسه
فكر ميكردي پشمك وسيليه براي بازيه به همه جا ماليدي و كلي تو هوا چرخوندي
ملت هم كلي از دستت خنديدن
و
بازهم شاكي هستي كه جرا بغلت كرديم و نميزاريم تنها بري
خدارو شكر سفر خيلي خوبي بود. تمام شيطنت هات فداي سلامتيت
هزاربار خدارو شكر ميكنيم كه تو سالمي
تو راه برگشت هم خيلي خسته شده بودي و در كل مسافرت هم تو ماشين فقط جلو نشستي براي رفع خستگي نو ماشين كلي آب بازي كردي 2 تا ليوان آب گرفتي دستت و هي از اين اب ميريختي تو اون يكي!!!!!!!!!
بعد دستات رو ميكردي توش سر وصورت و پات رو ميشستي و در اخر هم اقدام به خوردنش ميكردي!!!!!!!!!!!!!