نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

نورا

بابا حمید و نارنگي خانوم

1390/9/4 15:57
نویسنده : مامان مرمر
468 بازدید
اشتراک گذاری

نوراي 2 ساعته

 

نارنگي خانوم بالاخره بدنيا اومدي...

اولين ديدارت با بابايي برام خيلي زيبا بود. بابايي از ديروزاز هفته پيش ازقبلها  بغض داشت .تو گوشت اذان گفت و آروم آروم باهات حرف ميزد واقعا صحنه قشنگي بود.چقدر بابايي آروم شده بود .

پرستارها هي ميومدن ميگفتن چقدر ني ني تون گرده

هركي ميديد همينو ميگفت ماماني هم كه اول از همه تو رو تحويل گرفته بود رفته بود به همه گفته بود يه بچه گرد بدنيا اورده. گفتم نارنگيه ها!!!!!!!!  داييت هم يه دستبند خوشگل برات آورده بود همش ميخنديد و هي ميگفت مژه هم داره !!!!

خلاصه شكر خدا با سالم بودنت هممون رو از اضطراب نجات دادي و جمعمون رو خوشحال كردي.

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد