پايان تابستان 92
7 شهريور رفتيم ساحل بهنمير - بابلسر . يه مجتمع تفريحي مربوط به محل كار بابا بود . خيلي خوش گذشت
اينقدر اين مجتمع تكميل بود كه نياز نداشت بيرون از شهرك بريم از خريد خوراكي و سوغاتي و غذا و فست فود بگير تا انواع تفريجات (جت اسكي ،قايق،پدالو ، دوچرخه تك نفره و خانوادگي ، موتور ساحلي و اسب سواري و باغ پرندگان )كه چون حالت خصوصي داشت خيلي راحت و خوب بود. برامون جالب بود . نوراي كوچولوي ما هم حسابي بهش خوش گذشت يا لب دريا يا تو چمن هاي اطراف ويلا همش در حال كندن زمين ويا ماسه ها با بيلچه اش بود.
يه چيز با مزه اينكه اونجا براي اولين بار آفتابه ديدي و خيلي ازش خوشت اومد. پرسيدي مامان اين چيه گفتم آفتابه
گفتي آفتابه صداش چيه ؟؟؟چي ميگه ؟؟؟
منم گفتم مامان هيجي نميگه . و ديگه راه ميرفتي ميگفتي مامان آفتابه چي ميگه ؟
صبح كه از خواب بيدار ميشدي سر غذا لب دريا خلاصه تيكه كلامت شده بود
آفتابه چي ميگه ؟؟؟
ادامه مطلب