نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

نورا

قلمبه

1390/12/20 23:57
نویسنده : مامان مرمر
334 بازدید
اشتراک گذاری

ماماني اين روزا هركي تورو ميبينه صدات ميكنه قلمبه !!!!!!!!!!

اره مامان خيلي نمكي شدي 5 قدمت هم تبديل به 20-30 قدم شده تشویق

ازت ميپرسم ببيي ميگه ؟ ميگي ب ...ب 

دنبه داري ؟ د...د   

پس چرا ميگي ؟د...د لبخند

اينقدر سريع جواب ميدي كه زودتر سوالام تموم شه فدات شم 

ميگيم گاوي ميگه ؟ ميگي مو...(چشماتم درشت ميكني )

كلمات ديگه اي كه ميگي:

دديي(ببيي) كلا همه چي رو با د ميگيخنده

ديده (جوجه) 

دادني (ماهي)

موقعي كه پوشكت رو عوض ميكنم :اه اه  يا پيففففف

اتل متل توتو له ياد گرقتي 

پازل حيواناتت رو سعي ميكني بچيني

راستي مامان كتاب خيلي دوس داري ها تعجباما بعد از اينكه ديدش سريع ميري سراغ پاره كردنش کلافه

منم رفتم واست يه سري كتاب مقوايي محكم خريدم تا يه ركب كوچولو بهت بزنم متفکر

يكيشونو قشنگ ديدي و ورق زدي بعدش سعي كردي پارش كني ديدي نميشه تعجب

با پاهات ميكوبوندي روش نگران

پرتش كردي گریه

روش ميشستي و دوباره هي خودت رو محكم پرت ميكردي روشعصبانی 

وايييييي اينقدر دلم خنك شد نتونستي پارش كني خیال باطل

هرچند نااميد نشدي و از اون روز بادندوناي موشي ريزت تموم دور كتاب رو جويدي چشمناراحتخنده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

وحید و فرید
27 اسفند 90 22:15
یعنی لپاش تو حلقمممم.....
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد