تو چقدر بامزه اي عشق من .............
*باورم نميشه خدارو شكر بعد از امتحان كردن انواع و اقسام شامپو ها و بازيها و ترفند ها بالاخره نورا در كمال تعجب با شامپوي بچه ايرانيه بوژنه !!! كنار اومد و واقعا هم چشمش نميسوزه .
*خاله شادونه مثل هميشه يه لباس عجيب غريب پوشيده بود و يه هدبند پولك دوزي طلايي زرقي برقي به سرش زده بود نورا اومد گفت مامان نيگا كن خانومه دست به برق زده اينجامشم (هدبندش رو نشون داد)برق ميزنه
*چنتا؟؟ بهت ميگم نورا اگه اينكار رو بكني مثلا بهت فلان چيزو ميدم . مثلا ميگم اگه شيرتو بخوري ... حالا خودت يه چيزي ميخوري و مياي ميگي مامان لالا شيرشو بخوره كاكائو ميدي 2 تا ميدي 3 تا ميدي 4تا ميدي 5تا ميدي؟؟
*احتياط رفتي از زير ميز توپت رو بياوري و خودت ميدوني خيلي احتمالش وجود داره سرت بخوره به ميز ميگي بابا بگو لالا شَباش شَباش !(يواش يواش) سرت نخوره به ميز
*صابون خياطي دارم يه كار كوچولوي خياطي انجام ميدم اومدي ميگي مامان ؟اين چيه ؟؟؟ميگم صابون خياطيه برش داشتي بدو بدو رفتي پيش بابا و گفتتي بابا !بابا! مامان با اين خياطي رو ميشوره