نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

نورا

خانوم دكتر لالا

1392/5/8 15:47
نویسنده : مامان مرمر
620 بازدید
اشتراک گذاری

مي دونم دير به دير ميام اينجا و از كاراي جديدت نمينويسم و ميدونم بعدا پشيمون ميشم اما واقعا نميرسم 

اينروزا فقط صداي قشنگ و حرفهاي توست كه خونمون رو پر كرده و شده مثال زدني 

حالا كه داري جمله ميگي .... انقدر شيرينه .......كه فقط خدا ميدونه .

تو تموم لحظه هايي كه تو حرف ميزني و من عشق ميكنم از خدا ميخوام اين شيريني تو خونه همه باشه و همه طعم داشتن فرزند رو بجشند.

به خودت ميگي خانوم دكتر لالا:

 

همه چي ميگي خداروشكر اما چنتا بامزه هاش رو مينويسم اگه يادم اومد اضافه ميكنم

قابلمه : قاباله 

ليوان : ميان

گاز: قاز

شربت : شَبَش

مردعنكبوتي : نَمِه جومه !!!! كلي باهات كار كرديم شد : مرد عچوبي

حالا به عنكبوت هم ميگي مرد عچوبي

مارمولك : مامالومك

خياطي : خَدايي

تلفن و كنترل تلويزيون و تلويزيون : تِلِمون 

اتو : جوتو

ريخت : سيخت 

خيس : سيخ 

لباس:شِباش

فلفل دلمه : شِبِل دلمه 

بفرماييد:بشرماييد

(حرف ف رو بعضي جا ها ميگي ش)

فرفره : شبله 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

خاله نرگس
9 مرداد 92 10:17
بعدا انقدر درست و قشنگ كلمات رو براي تلفظ كنه و برات بلبل زبوني شيرين كنه كه لذتش رو دو چندان كنه
مامان نقطه
11 مرداد 92 1:08
ای بابا نمیدونم چرا نمیاد نظرات
مامان نقطه
11 مرداد 92 1:09
ههه حالا این بار اومد
قربون دختر شیرین زبون برم من
آخه خاله جون دختر به سن و سال شما با مرد عنکبوتی چکار داره؟
وای مرمر میبینی چقدر بچه ها شکر میریزن موقع حرف زدن؟
دل آدم غنج میره


آره مهرنوش جون يه وقتايي با كاراش تمام خستگيام در مياد
خاطرات خانه کودکی
12 مرداد 92 18:46
ای جانم خانوم دکتر هههههههه با این شیرین زبونیاش .... کوروش هم به ی میگه ه ...فکر کن مثلا یکی میشه هکی .. ولی من اینجور حرف زدن بچه ها رو دوست دارم ... این مرد عنکبوتیش هم اثرات زیاد بابایی بودنشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد